از شنبه تا چهارشنبه نخستین فکر که هر صبح به ذهنتان میرسد چیست؟ اگر از نگرانی و دلهره خوابتان نمیبرد، اگر زنگ هشدار بیداری را به دقایق دیگر موکول میکنید و زیر لب از اینکه از شغل و زندگیتان متنفر هستید غرغر میکنید، پس احتمالا از آن دسته آدمها هستید که فکر میکنند کار کردن سخت و مهلک است.
شما یک انسان تیرهبخت هستید، و کار یا حرفهتان دارد شیرهی زندگیتان را میمکد.
آیا زمان تغییر شغل است؟ نه، لزوما اینطور نیست.
شاید مشکل از کارتان نباشد، که در این صورت تغییر شغل کمک چندانی نخواهد کرد. در غیر اینصورت، شاید حس کنید انتخاب این حرفه دلیل اصلی تیرهبختیتان است. اینها ۹ نشانهی آشکار هستند که حرفهتان علت نارضایتیتان است- و زمان تغییر فرا رسیدهاست.
۱. برای این کار ساخته نشدهاید
اگر از شما خواستهشده وظایفی را بپذیرید که چندان با استعدادها و مهارتهایتان سازگار نیست، احتمالا شغلی دارید که هرگز در درجهی اول برایتان مناسب نبودهاست.
دقیقا به همین دلیل است که کارفرمایان به دنبال یک فرد “مناسب” هستند. آنها متقاضیانی را میخواهند که برای نقشها و وظایف یک شغل مناسب باشند. اگراحساس میکنید در تیم اشتباهی هستید، احتمالا در طرف اشتباه زمین بازی نیز هستید.
۲. همیشه بیحوصله هستید
به دلیل شغل شگفتانگیزتان، دیگر ذرهای شکیبایی ندارید. خودتان را در حالی مییابید که با هرکس سر راهتان قرار میگیرد یا “شما را از کوره به در میبرد” سرو کله میزنید و مجادله میکنید.
اصلا تحمل آن را ندارید که به خاطر شغلتان موارد جدیدی را به فهرست بلندبالای کارهایتان اضافه کنید. شما یک انسان تندخو پشت یک میز هستید که شغلی افتضاح دارید و اصلا تحمل “مهملات” را ندارید.
۳. دائما خسته هستید
تمام مدت خسته به نظر میرسید. شغلتان مانند یک اهریمن روحتان میمکد، و رمقی برایتان باقی نمیگذارد. بیشتر وقت و روزتان به کار کردن سپری میشود، و در زمان فراغت از کار سعی میکنید استرس و خستگی آن را جبران کنید، ولی بهنظر میرسد این زمان هیچوقت کافی نیست. حتی بدنتان هم از شغلتان متنفر است و انگار نمیخواهد خودش را با برنامهی آن تطبیق بدهد.
۴. میدانید استعدادهایتان در زمینهی دیگری است
اگر ۱۰۰درصد مطمئن هستید کارتان چیزی نیست که میتوانید در آن بهترین باشید، وقت آن رسیدهاست خیالبافی را درمورد آن حرفهی رویایی رها کنید و حرکت به سوی تغییر را آغاز کنید. بهنظر میرسد وقت و مهارتهایتان در شغل فعلیتان به هدر میرود. حرفهتان برای شما هیچ هدف یا معنایی ندارد.
۵. از رشد بازماندهاید
سالها به دنبال ترفیع یا حتی تغییر در حقوق و دستمزدتان بودهاید، اما همیشه چیزی مانع از آن شدهاست. شاید این مانع رییستان، یا سیاست شرکتی یا سیاستهای تنبیهی باشد.
موضوع هرچه که باشد، به نظر میرسد علیرغم تلاش بسیار زیاد در حرفهتان حرکتی رو به جلو ندارید، این یک نشانهی قطعی دیگر است که باید آن شغل را رها کنید.
۶. همیشه احساس یکنواختی میکنید
آنقدر احساس یکنواختی میکنید که حتی به محیط اطرافتان بیتوجه هستید. بهنظر میرسد همهی خوبیهای زندگیتان را نادیده میگیرید چون مانند یک روبات عمل میکنید.
نهتنها هر صبح که بیدار میشوید کاملا بیاشتیاق هستید، بلکه هیچ اثری از انرژی و هیجانی که در آغاز داشتید در شما نیست. هر شب هنگام رفتن به بستر هم همین احساس را دارید.
علاقه و حرفهتان در دو سوی مخالف یک محور هستند. حتی تردید دارید امکانپذیر باشد شغلتان را دوست داشتهباشید.
۷. پرداخت به هیچ وجه کافی نیست
دستمزد فعلیتان نارضایتی را از شغلتان جبران نمیکند. احساس میکنید کمتر از آنچه کار میکنید به شما پرداخت میکنند.
به نظر میرسد شغلتان از هیچ لحاظ، چه مالی چه غیر مالی، سزاوارتان نیست، شاید علت آن نارضایتی از شغلتان باشد یا این واقعیت که حقوقتان پایین است.
۸. جمعه شبها بدترین شبها هستند
از صبح شنبه و تجربهای که خیلیها آن را “مرثیهی صبح شنبه” مینامند وحشت ندارید، بلکه از آن متنفر هستید.
علاوه بر آن جمعه شب قبل از آن احساس درد و اضطراب میکنید.
۹. رفتار کلیتان منفی است
اخیرا آدمی منفیگرا بودهاید، و احساس میکنید علت آن شغلتان است. پیمیبرید اکثرا این حالت روحی را هنگام کار از خودتان نشان میدهید.
حرفی که از لبهایتان خارج میشود نامهربان، خشن، و سنگدلانه است. شاید همکاران و مراجعانتان با بیتفاوتی از کنارتان بگذرند و شما را به حال خودتان بگذارند. اما طرز برخوردتان صحیح نیست و از این موضوع آگاه هستید. هنگام کار احساس ناامیدیتان را نوکهش میکنید.
اگر همه یا بیشتر این احساسات برای شما و اوضاع کاریتان آشنا هستند، باید آن را کنترل کنید. راههای مختلف را امتحان کنید تا معنی بیشتری به کارتان بدهید، حتی اگر شده از رییستان بخواهید وظایفتان را تغییر دهد یا وظایف بیشتری به شما محول کند.
اگر این راهکار و راهکارهای دیگر را امتحان کردهاید و هنوز اوضاع طاقتفرسایی را تجربه میکنید، زمان یک تغییر مهم فرارسیده است: تغییر شغل.
ترجمه: تحریریه نشریه بازده- مینا بنادکوکی
منبع : سایت اتحادیه طلای تهران