گردنبند تناسخ

گردنبند تناسخ قابل ارائه در رنگ های طلای زرد و طلای سفید 18 عیار : تناسخ یعنی زندگی ها , تولد ها و مرگ های پیاپی تا رسیدن به یک تکامل نسبی . به عبارت دیگر زندگی جسمانی ما تنها به یک فرصت خلاصه نمی شود و پس از هر مرگ , زندگی دیگری با جسمی دیگر انتظار ما را می کشد . منتها این امکان وجود دارد در دفعات بعدی با جنسیتی دیگر , ملیتی دیگر و شاید هم در یک سیاره ای دیگر زندگی کنیم .این روند چرخه تولد ها و مرگ های متوالی آنقدر ادامه پیدا می کند تا ما در کلاس درس دنیا پخته و آبدیده شویم و دیگر نیاز به بازگشت مجدد ما به این جهان خاکی نباشد .
در نظریه تناسخ , انسان در مراحل اولیه کمال و قبل از آنکه انسان باشد , جماد بوده است که به اشیا بی جان همانند سنگ , کوه , خاک و غیره خطاب می شود . در مراحل بعدی کمال , سیر نباتی را طی می کند که منظور همان گیاه است و در ادامه حیوان و سپس انسان که البته گذر از هر مرحله ای مستلزم زمان زیاد و تناسخات بی شمارِ است . اینکه ما در حال حاضر انسان هستیم آنگونه نیست که به یکباره انسان شده باشیم . بلکه با گذر از مراحل گفته شده بالا به این مرحله رسیده ایم . چه بسا که این مرحله نیز آخر راه نیست و حالا باید فرشته خو گردیم و مقرب درگاه پروردگار . چنانکه حضرت مولانا در مورد تناسخ و سیر تکاملی انسان چنین می فرمایند :
از جمادی مُردم و نامی شدم *** وز نما مُردم به حیوان بَر زدم
مُردم از حیوانی و آدم شدم*** پس چه ترسم کی زمردن کم شدم
حَمله دیگر بمیرم از بشر *** تا برآرم چون ملائک بال و پر
بار دیگر از ملک پران شوم *** آنچه اندر وهم ناید آن شوم

شاید بتوان با اطمینان گفت که سیر تحوّل و تکامل انسان ، یعنی مراحل گوناگون حرکت از خاک به افلاک و از آنجا به عرش و سپس به ملکوت و آنگاه پیوستن به حقیقت مطلق و یگانه شدن با اصل خویش ، کامل و واضح در این چهار بیت مثنوی بیان گردیده است.
اینکه آیا این سیر تکامل خود مولوی بوده است یا نه، نیاز به تحقیق بیشتری دارد . به بیان دیگر آیا شخص مولوی از مراحل جمادی و نما و حیوانی گذر کرده و به مرحله آدمی رسیده است ؟ آیا تلاش می کند تا از این مرحله هم بگذرد و ملک شود و آنگاه از مرحله فرشته بودن هم فراتر رود و جایی برسد که در وهم نمی گنجد و دست نیافتنی است؟ یا مولوی در جایگاه مراد و معلّم نشسته و به دیگران راه نشان می دهد که انسان می تواند این مراحل را طی نماید؟
به نظر می رسد مولوی این راه را طی کرده و تجربه خود را در اختیار دیگران نیز قرار می دهد . ضمن آنکه با اطمینان می توان گفت که مولانا ، هفت شهر عشق را دیده و در نوردیده و راه را یافته و انسان کامل شده است .
اینک با توجه به مطالب گفته شده بالا , گردن آویز های متعددی را شاهد هستیم که در طراحی آنها حیوانات گوناگونی نظیر قو , روباه , فیل و فوک به چشم می خورد و در بطن هرکدام از آنها انسانی وجود دارد که منتظر است از مرحله حیوانی گذر کرده و به مرحله آدمی برسد .
لازم به ذکر است که ساخت محصولات فوق در ابعاد و اندازه های گوناگون و همچنین از جنس طلا و نقره امکان پذیر می باشد .
پی نوشت اول : طراحی محصولات فوق توسط طراحان خارجی ارائه شده است .
پی نوشت دوم : مطالبی که در خصوص تناسخ ارائه شده است نوشته مدیریت سایت نیست و بصورت قطعی مورد تایید ایشان نمی باشد .

فروش انواع سنگ های قیمتی